آقای دکتر سلام . راستش با یک دختر با خدا دوست و پیمان ازدواج را دادم و بعد از چندین ماه یکروز عشق مون بالا زد باهم نزدیکی نمودیم ودر عین حال که دخول صورت گرفت هیچ احساس نکردم که دختره بکارت داشت یا نه و خونی هم مشاهده نشد . بعدش دختره سوگند یاد کرد که با احدی نزدیکی نکرده است .
مشکل من چیست ایا به حرف دختره باید باور نمود یانه ولی دختر ایمان داری هست . به هر صورت نظر شما چیست ؟
در پاسخ به این دوست عزیز باید بگویم همانگونه که قبلا نیز گفته ام بکارت شرط ازدواج نیست بلکه شاخصها و ملاکهای انسانی و معنوی باید ملاک ازدواج باشد. در زندگی مشترک مهم این است که از لحظه پیمان زناشویی زن و مرد از نظر اخلاقی خود را متعهد به دیگری بدانند و رفتارهای خیانت امیز از خود بروز ندهند. همانگونه که گذشته مرد مربوط به خود اوست گذشته این دختر نیز به خود او مربوط است. مهم این است که ویژگیهای مثبتی در او وجود دارد که باعث شده این دوست عزیز به او علاقمند شود. در ضمن خود دختر صراحتا به این دوست عزیز گفته است که با احدی نبوده است. همین برای من کافی است که بگویم باید بدون نگرانی با هم ازدواج کنید.
پرده بکارت ممکن است انواع و اقسام مختلف داشته باشد و ممکن است یک دختر علیرغم داشتن رابطه جنسی هنوز واجد آن باشد و ممکن است یک دختر علیرغم نداشتن رابطه جنسی با هر کسی فاقد آن باشد. با جستجو در عناوین مطالب و بررسی مطالب مربوط به پرده بکارت موضوع کاملا برای شما روشن خواهد شد.
متاسفانه بکارت و حواشی ایجاد شده برای آن در جوامعی مثل جامعه ما به عاملی تبدیل شده که معضلات و مشکلات زیادی را برای دختران و خانواده ها ایجاد کرده است. بسیاری از رسوم غلط باعث شده تا دختران پاک و نجیب که به دلیل یک اشتباه بکارت خود را از دست داده اند یا تا آخر عمر عضب بمانند و از ازدواج فراری باشند و یا دست به رفتارهای غلط دیگری برای فریب همسر اینده شان بزنند و عده ای سود جو نیز با استفاده از همین سنت های غلط و باورهای بسیار زشت و نادرست به سودجویی بپردازند و با کلاشی زندگی بگذرانند.
دوستان باور داشته باشیم که در زندگی زناشویی بکارت مهم نیست بلکه حیا و نجابت است که مهم است. دختری که حیا و نجابت نداشته باشد حتی اگر بکارت داشته باشد بعد از ازدواج و ازاله بکارت می تواند بدون دغدغه از فهمیدن موضوع به جای همسرش در آغوش مردان دیگر بخوابد و اگر دختری حیا داشته باشد حتی اگر بر اثر یک اشتباه بکارتش از دست رفته باشد تا آخر عمر هیچ گاه به همسرش خیانت نخواهد کرد.
یکی از فلاسفه غربی بکارت را زندانی برای زنان بی حیا می داند که با ازدواج از اسارت آن رها می شوند و با خیال راحت در آغوش هرکس که بخواهند می خوابند بدون آنکه کسی بفهمد. در یک زندگی موفق ویژگیهای انسانی و معنوی طرفین بیش از ویژگیهای مادی ارزش پیدا می کند. و طرفین رابطه به جای پرداختن به مادیات به ارزشهای انسانی هم توجه می کنند. زیبایی مهم است.ثروت و مکنت مهم است. اما معرفت، درک زندگی و مسئولیت زندگی، توجه به خواستها و انتظارات طرف مقابل، حسود نبودن ، انسان دوستی، گذشت و محبت، لجباز نبودن و ... به مراتب مهم تراست.
یکی از شخصیتهای معروف همسری روسپی برای خود برگزید و او را توبه داد و با او ازدواج کرد و تا آخرین لحظه حیات همواره از همسرش اظهار رضایت می نمود و می گفت اگر بار دیگر از خدا عمر بگیرد باز هم همین زن را به همسری برخواهد گزید زیرا شخصیت انسانی او بسیار والاست و هیچ زنی به گرد پای او نمی رسد.
البته در مورد سوال بحث رابطه نامشروع یا ازاله بکارت مطرح نیست ولی اگر مطرح بود نیز نباید اهمیتی می داشت. قبل از ازدواج و برقراری رابطه جنسی و فهمیدن اینکه زنی باکره است یا نه چه چیزی ملاک انتخاب دختر است. فردی که تمام ویژگیهای مورد نظرش را در دختری یافته است دیگر چه اهمیتی دارد که این دختر باکره است یا نه. مهم این است که این دختر حقیقتا واجد همان ویژگیهاست و پیمان می بندد که به جز این مرد با مرد دیگری نباشد. لذا به جای اهمیت دادن به موضوع بی اهمیت بکارت سعی کنیم دیدمان را اصلاح کنیم تا زندگی ما بر پایه صحیحی شکل بگیرد.
تاريخ: 1393/01/14
مشاهده :
914
****ارسال پیام****
